دانلود کتاب رمان قاصدک من

ساخت وبلاگ

کتاب رمان قاصدک من داستان زندگى شیدا احسانى را از 5 سالگى تا جوانى روایت می‌کند؛ دختر بزرگ خانواده‌ی 7 نفره‌ای با پدرى معتاد و ناسزاگو اما سخت‌کوش و غیرتى و مادرى مظلوم و ساده.

شیدا با داشتن 2 برادر، یکی بی‌رحم و دیگری مهربان، در این خانواده‌ى پر از تفاوت‌هاى چشمگیر زندگی مى‌کند و بزرگ مى‌شود. کودکى او با اتفاق عظیمی در جامعه شکل می‌گیرد: انقلاب اسلامى و نوجوانی‌اش با حادثه‌ای بس بزرگ جوش مى‌خورد: جنگ. ورود بهروز پسرکی خردسال، حادثه‌ای در زندگى شیدا به وجود می‌آورد.

در بخشی از کتاب رمان قاصدک من می‌خوانیم:

شیدا نه به خواهش مادر اعتنایی کرد و نه از تهدید و فریاد پدر ترسید. او تنها می‌خواست به حال خود باشد. از بهروز فرار می‌کرد و اجازه نمی‌داد پسرک به او نزدیک شود. بهروز نگران حال شیدا بود. گاهی او را تا دبیرستان تعقیب می‌کرد و منتظر بهانه‌ای بود تا هم کلامش شود اما شیدا متوجه او نمی‌شد.
نتایج امتحانات ثلث اول اعلام شد و شیدا حتی به خود زحمت دیدن نمرات کارنامه را نداد.
4 تجدیدی در کارنامه ثبت شده بود.
زهرا و طاهره نمی‌دانستند باید با او چگونه رفتار کنند. نوبت دوم مدارس با تغییری در کادر آموزشی شروع شد. دبیر ادبیات خانم رشتی بخاطر مرخصی زایمان با دبیر دیگری جایگزین شد.
دختران کلاس اول انسانی الف در حال سرو صدا و شیطنت بودند که معاون مدرسه وارد کلاس شد. الیاسی نماینده درشت هیکل کلاس برپا داد.
- برپا... بچه‌ها برپا.
معاون پشت میز کوچک فلزی رفت و دست‌ها را بر روی آن قرار داد:
- بشینین... ساکت باشین و گوش کنین از امروز به جای خانم رشتی، آقای جلالی دبیر ادبیات شماست.
همهمه در کلاس پیچید.
- آقا؟

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 179 تاريخ : شنبه 19 مرداد 1398 ساعت: 21:07

خبرنامه