دانلود کتاب رمان نزار بشکنم

ساخت وبلاگ

تا چشمانش را گشود او را دید.
در اولین پلان زندگیش تنها هم بازیش او بود،کارگردان هم دقیقا،انگار همین را میخواست!
او نیز انگار تازه چشمانش را گشوده بود،آخر تا آن زمان هیچ کسی را جز خودش نمیدید،اما حال دید.
بازیگران دیگر صحنه غرقه در خوشحالی بودند؛ همه فیلم ها نقش های منفی دارند،اما آن روز حتی شخصیت های منفی فیلم هم شاد بودند!
همه چیز تقریبا خوب بود!
آنها با خودشان خوش بودند.انگار کسی همه دوربین ها رو خاموش و همه بازیگران رو اخراج کرده.تنها یک دوربین گذاشته که فقط یک کارگردان بالای سرش ایستاده.و همان دو بازیگر تقش اصلی.
آن دو بازیگر با هم بودند،انگار هیچ کس دیگری در این دنیا نبود،فقط آنها بودند که شب و روزشان را در کنار یک دیگر پر میکردند. و درتمام لحظات با هم بودنشان صدای خنده هایشان تا آسمان ها میرفت و گوش را کر میکرد.
باز هم همه چه خوب بود تا اینکه زمان جلو رفت و بازیگران دیگه ای هم به فیلم اضافه شدند....

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : دانلود کتاب رمان,دانلود کتاب رمان برای اندروید,دانلود کتاب رمان ایرانی,دانلود کتاب رمان عاشقانه,دانلود کتاب رمان خارجی,دانلود کتاب رمان 98ia,دانلود کتاب رمان ماهی,دانلود کتاب رمان انگلیسی,دانلود کتاب رمان pdf,دانلود کتاب رمان تاریخی, نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 165 تاريخ : دوشنبه 12 مهر 1395 ساعت: 15:59

خبرنامه