کتاب رمان اجبار به توان 2 نوشتهی مریم رویال، داستان دختری به نام آرام است که در زندگیاش خیلی سختی کشیده و بعد از مرگ مادرش، پدرش او را مجبور میکند تا با پسری به اسم کوروش ازدواج کند! در این ماجرا رازها و اتفاقاتی به وجود میآید که قابل پیشبینی نیست.
در بخشی از کتاب رمان اجبار به توان 2 میخوانیم:
با برخورد نور آفتاب با چشمام از خواب بیدار شدم.
احساس سوزشی رو توی معدم احساس کردم
دو روز بود که هیچی نخورده بودم!
دو روز از مرگ مادرم گذشت!
از مرگ عزیزترینم!
از مرگ تنها حمایت کنندهام!
حالا که مادرم رفته من تسلیمم در برابر پدرم!
در برابر زورگوییهاش!
در برابر زدنهاش و فحش دادنهاش!
در برابر اجبارهاش!
پدر من مریضه و هر شب به زور قرص میخوابه!
برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 179