کتاب رمان گذر از سه دنیا اثر الکساندر آبراموف و سرگئی آبراموف، مجموعهای از داستانهای علمی و تخیلی روسی، پیرامون جهانهای موازی است.
در بخشی از کتاب رمان گذر از سه دنیا میخوانیم:
همه چیز پیرامونم فقط شبیه چیزهای قبلی بود. در نظر من، منی که هزاران بار از این بلوار گردشکنان گذشته بودم، همان چیزهایی نبودند که قبلاً میشناختم. حتی درختان نیز کاملاً با درختان قبلی فرق داشتند. بوتهها فرق کرده بودند. به همان دلیل، این بلوار را به جای بلوار «تورس کوی»، بلوار «پوشکین» مینامیدم.
طبق عادت به ساعتم نگاه کردم، ولی دستم در نیمه راه خشک شد. حتی جلیقهام با جلیقهای که همان صبح به تن کرده بودم، فرق داشت. طبعاً این جلیقه نمیبایست مال من باشد. ساعت هم مال من نبود. جای زخمی از زیر بند ساعت به چشم میخورد. حدود یک دقیقه پیش، اصلاً چنین اثری بر دستم نبود. به علاوه اثر زخم، قدیمی بود. مدتها قبل جوش خورده بود، شاید اثر گلوله یا تکهای ترکش بود. به پاهایم نگاه کردم. کفشها هم، با آن سگکهای مضحک دو طرفش، مال من نبود.
کتاب سبز...برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 221