دانلود رمان اگه میتونی عاشقم کن

ساخت وبلاگ

پسری مهربون و ساده که عاشق میشه ولی 

زمونه باهاش یار نمیمونه و عشقشو از دست میده اونم به بدترین شکل 

حالا این عاقا پسر سرد میشه و ...

قسمتی از متن:

یکی از روزهای پاییز بود و برگ درخت ها داشت میریخت و فضای رمانتیکی رو درست کرده بود.

من و مگی رو ب روی هم توی کافی شاد نشسته بودیم و با هم صحبت میکردیم.

مگی: تارا این لباسه خعلی خوشگلت کرده, حسابی جیگر شدی دیگه عمرا باهات بیام بیرون هروقت با تو میام بیرون همه حواسشون ب تو میره و من سرم بی کلاه میمونه

قهقه ای زدم و گفتم

_بحث بحثه قیافه و هیکل نیس بحث اینکه تو برای پسرا له له میزنی مثل دو قطب هم نام اهن ربا هم دیگه رو دفع میکنین باید مثل سنگ باشی انگار ن انگار بهشون حسی داری...

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 225 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 22:26

خبرنامه