دانلود کتاب رمان یک عشق لایتناهی جلد دوم

ساخت وبلاگ

کتاب رمان یک عشق لایتناهی جلد دوم در ادامه‌ی جلد اول، ماجرایی پلیسی و عاشقانه را دنبال می‌کند. گاهی وقت‌ها باید از همه‌ی اتفاقات اطراف، از دست سرنوشت و بازی‌های وقت و بی‌وقتش فرار کرد و به گوشه‌ای از این هستی پناه برد.

در بخشی از کتاب رمان یک عشق لایتناهی جلد دوم می‌خوانیم:

با احتیاط از لابه لای درخت‌ها عبور کردم و خودمو رسوندم به در ورودی باغ که دیدم چهار تا سرباز قوی هیکل جلوش ایستادن و از ماشین‌ها محافظت می‌کنند…
پوزخندی زدم و سر نزدیک‌ترینشون رو نشانه رفتم و شلیک کردم که خونش با شدت پاچید روی شیشه ماشین از صدای زمین افتادنش سه تای دیگه‌شون برگشتن سمت من..
پشت یکی از درخت‌ها سنگر گرفتم.. و مشغول تیراندازی شدم..
اون‌ها هم با عجله پشت ماشین‌ها سنگر گرفتند…
با احتیاط روی زمین زانو زدم و یه سنگ از روی زمین برداشتم..
و با شدت به اون سمت سنگ فرش پرتاب کردم که با یکی از درخت‌ها برخورد کرد..
از صدای برخوردش سه تاشون هم به اون سمت برگشتند..
الان بهترین فرصت بود تا به درک واصلشون کنم..
با احتیاط سرم رو خم کردم و باک ماشینی رو که پشتش سنگر گرفته بودند نشانه گرفتم و شلیک کردم که ماشین درجا منفجر شد..
از این بابت پوزخندی زدم و با عجله به سمت لاشه ماشین رفتم که داشت تو آتش می‌سوخت…
اسلحه‌ام رو گذاشتم پشت کمرم و کنار یکی از جنازه‌ها زانو زدم..
اسلحه‌اش رو از زمین برداشتم.. کلاش بود..
از شدت انفجار لباس‌های سرباز پاره شده بود و خشاب‌ها هم روی زمین افتاده بود..
دوتا از خشاب‌ها رو برداشتم و تیز از روی زمین بلند شدم..
سراسیمه گوشیم رو درآوردم و شماره حیدر رو گرفتم که بلافاصله بعد از دو بوق جواب داد …
حیدر: بله قربان…
با صدای نخراشیده‌ای گفتم : اون طرف اوضاع چطوره؟
حیدر: افتضاح.. ناکس‌ها بدرجور گرد و خاک کردن…
تا الان چقدر تلفات داشتیم؟
حیدر : قربان یه هفتایی تلفات داشتیم ولی از اون حرومزاده‌ها هنوز یکی هم کم نشده…

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 216 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 0:52

خبرنامه