دانلود کتاب رمان تهران بی تو

ساخت وبلاگ

کتاب رمان تهران بی تو اثر مهسا محمدی، در مورد دختری به نام آرشین است که خانواده‌اش را از دست می‌دهد و در عمارت رفیق پسر دایی‌اش مشغول به کار می‌شود.

در بخشی از کتاب رمان تهران بی تو می‌خوانیم:

وقتی قباد رفت نفس عمیقی کشیدم و شروع به جمع کردن شیشه خرده‌های لعنتی کردم. بعد جمع کردن شیشه‌ها به حیاط رفتم و روی صندلی که در حیاط قرار داشت نشستم. این خونه برای من جز درد هیچ چیزی نداشت اما هر چی بود یه سرپناه بود برای من بی‌کس که حتی پسر دایی‌ای که مثل برادر می‌دونستمش بعد تنها شدنم اومد به من پیشنهاد ازدواج داد. می‌تونستم قبول کنم، قبول کنم و خودمو از این خفت نجات بدم ولی نمی‌تونستم به کسی که یه عمر داداش صداش می‌زدم به عنوان شوهر عشق بورزم!

فردا قباد و دوستاش اینجا دورهمی دارند و مطمئناً پسردایی منم می‌آد. خانواده‌ی پدرم همشون شهرستان هستند و از خانواده‌ی مادرم یه دایی برام مونده که بعد مرگ مادر پدرم بود و نبودش فرقی نداره. داییم آدم خوبیه مهربونه ولی زنش از اون دسته آدمای پر فیس و افاده هستش که همه جا دماغشو بالا می‌گیره و راه می‌ره. بعد مرگ خانوادم، داییم تصمیم گرفته بود که منو به خونه‌ی خودش ببره اما زن دایی عزیزم نذاشت و گفت یه پسر جوون داره و خدای نکرده اغفالش می‌کنم!

شریک بابام همون یه ذره پولی که برای من به ارث مونده بود رو بالا کشید و من سرپناه که هیچی، غذا برای سیر کردن شکمم هم نداشتم! تا این که امین (پسرداییم) منو به دوستش قباد معرفی کرد که اینجا به عنوان خدمتکار کار کنم. اون موقع هنوز از حس امین نسبت به خودم مطلع نبودم. بعد بیست روز کارکردن تو این عمارت از من خواستگاری کرد.

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 9:18

خبرنامه