دانلود کتاب رمان ساهی جلد اول

ساخت وبلاگ

معرفی کتاب رمان ساهی جلد اول

کتاب رمان ساهی جلد اول رمانی عاشقانه به قلم کیمیا ذبیحی است. دکتر دادیار بعد بازگشت به ایران، تصمیم میگیره روی پرونده‌هایی که در قسمت بایگانی بیمارستان بودند، کار کند و از قضا پرونده‌ی دخترکی به دستش می‌افتد که سه سال پیش تصادف کرده، حافظه‌اش رو از دست داده است و خانواده‌اش هم هیچ چیز به او درباره‌ی گذشته‌اش نمی‌گویند. دکتر دادیار به "شیفته فراهانی" کمک می‌کند تا پی به گذشته‌اش ببرد و در این راه... ممکن است عاشق شود؟

در بخشی از کتاب رمان ساهی جلد اول می‌خوانیم:

لبخندی از لحن سوال پرسیدن سودابه و محتوای سوالش روی لبش نشست. تا خواست چیزی بگه، صدای آشنایی که تو این ده سال فقط از پشت تلفن شنیده بود، به گوشش رسید.
- کمی دیر کردنم به معنای این نیست که قراره زیر قولی که بنا بر برگشتن داده بودم، بزنم!
با ذوق به سمت پسرش دوید و با محبت خاصی اون رو در آغوش کشید. دلش برای دردانه پسرش یه ذره شده بود. اشک چشم‌هاش رو گرفت و با مهر، تو چشم‌های پسرش نگاه کرد.
- کجا بودی تو ارسامم، نمی‌گی مادرت از غصه‌ی دوری تو دق می‌کنه.
گونه‌ی مادرش رو بوسید و خندان گفت:
-خدا نکنه عزیز من!
صدای بم اما لرزان پدرش به گوشش رسید:
- نمی‌خوای سلامی هم به پدرت بکنی؟

جلال همچنان روی صندلی نشسته و بلند نشده بود. از شدت ذوقی که تو دلش موج می‌زد، حس راه رفتن از پاهاش گرفته شده بود.
جلوی پدرش زانو زد و دستش رو بین دست‌هاش گرفت. بوسه‌ی قدرشناسانه‌ای روی دستش زد و گفت:
- اگه مادر جون می‌ذاشتن زودتر می‌اومدیم دست‌بوسی، متاسفانه همسرتون پیشی گرفت!
از شونه‌هاش گرفت و همراه خودش، بلندش کرد. سخت ارسام رو در اغوش فشرد و در همون حال گفت:
-خوشحالم که برگشتی پسر…
سودابه با شادی گفت:
-بیا بریم اقا جلال، پسرمون خسته‌ی راهه. بیا بریم زیاد سرپا نگهش ندار!
از هم جدا شدن و جلال، دسته‌ی چمدونش رو گرفت و تلاش ارسام رو مبنی بر پس‌گرفتن چمدون نادیده گرفت. به طرف پارکینگ رفتن و سوار ماشین شدن. ارسام عقب نشست و کیفی که در طول سفر همراهش بود رو کنارش روی صندلی گذاشت.

کلمات کلیدی: دانلود رمان، دانلود رمان ایرانی، دانلود رمان جدید، دانلود رمان جدید ساهی، دانلود رمان خارجی، دانلود رمان ساهی، دانلود رمان لج و لج بازی، رمان، رمان ساهی، رمان عاشقانه ساهی، رمان عشق و عاشقی،

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 275 تاريخ : پنجشنبه 27 دی 1397 ساعت: 15:13

خبرنامه