دانلود کتاب فیلمنامه خمره

ساخت وبلاگ

کتاب فیلمنامه خمره به قلم نوید ایزدیار داستان چند مرد که در کارگاهی مشغول به کار هستند و گفت‌وگوهای بین آن‌ها را روایت می‌کند.

در بخشی از کتاب فیلمنامه خمره می‌خوانیم:

(هوشنگ در را پشت سرش می‌بندد و به سمت در ورودی کارگاه هم‌جوار سوله‌ای که دیده‌ایم می‌رود. در آهنی باز است و چند کارگر - که لباس کار به تن ندارند و مشخص است ساعت کار‌شان تمام شده - جلوی در سیگار می‌کشند. هوشنگ کنار آن‌ها می‌رود و با اشاره، از یکی از آن‌ها سیگار می‌خواهد. یکی از کارگران به هوشنگ سیگار می‌دهد. در ادامه گفتگو کارگرانی که جلوی در ایستاده‌اند یکی یکی سوار بر ماشین‌هایشان شده و می‌روند. کارگری سیگار هوشنگ را روشن می‌کند)

کارگر: هوشنگ من دیروز داشتم می‌رفتم ساعتم موند تو کارگاه، تو شب کارگاه رو تمیز می‌کردی پیداش نکردی؟

هوشنگ :... نه والا

(در همین حین در سوله چوب‌بری باز شده و ماشین شاسی بلندی که پیش از این در حیاط دیده‌ایم از آن‌جا خارج می‌شود)

کارگر: عروسکه بی پدر... واسه صاب کارگاه‌ست؟

(هوشنگ که حواسش به ماشین و راننده داخل آن است، جواب کارگر را نمی‌دهد)

کارگر: می‌دونی همین یه خط روش بیفته چه قدر باید بسلفه یارو؟...

(هوشنگ جوابی نمی‌دهد. سیگارش را انداخته و به سمت حیاط کارگاه می‌رود.)

کارگر: این ساعت منو پیدا کردی یه ندا بده (سیگارش را انداخته و از کارگاه دور می‌شود)

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 14 مرداد 1397 ساعت: 6:23

خبرنامه