دانلود کتاب نمایشنامه سرخی خواب او قصه بود

ساخت وبلاگ

کتاب نمایشنامه سرخی خواب او قصه بود به قلم علیرضا خرقانی زندگی مردی به نام آقا یدالله را روایت می‌کند که هر روز روی نیمکتی در پارک کنار درختی می‌نشیند و به فکر فرو می‌رود، گویی رازی دارد که کسی از آن خبر ندارد تا این‌که....

در بخشی از کتاب نمایشنامه سرخی خواب او قصه بود می‌خوانیم:

اکبر آقا
گفتم.. هیچی نمی‌دونم یدالله. هیچی. چطور می‌شه بفهمم چه حالی داشتی وقتی هیچ وقت حس‌ش نکردم. اینو که یکی دیگه تو ذهن‌ت، تو فکرت باشه. همیشه گم کردم. همیشه تا اومدم بدونم چی می‌شه وقتی دلت پیش یکی دیگه باشه؛ همه‌ی اونایی که بودن رفته بودن. هیچ وقت نرسیدم. تو خودت کشیدی می‌دونی. ولی توفیرش به اینه که تو رسیدی به کسی که تو زندگی پیش بودی. ولی من چی؟ هیچی نمی‌دونم آق یدالله. راستش حسودیم می‌شه به تموم اون لحظه‌هایی که داشتی. یه تنهایی بود و من. یه من بودم و یه عالمه تنهایی دختری که چرخ خورد و افتاد تو فکرم. دختری که تا اومدم باهاش بزرگ بشم دیگه نبود. عشق چه شکلیه آق یدالله؟ شاید گفت...

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 203 تاريخ : جمعه 29 تير 1397 ساعت: 23:25

خبرنامه