دانلود رمان غم نبودنت

ساخت وبلاگ

کتاب غم نبودنت توسط سحر بانو نوشته است.در رمان غم نبودنت، غزل دختری بسیار مهربون و احساساتی است که عشق امیر علی را در دلش دارد. غزل و امیر علی به هم علاقه دارند و این محبت به زبان نیست بلکه با دل و نگاهش است. یک روز قبل از اینکه امیر علی و غزل به هم از علاقه‌شان را بگویند توکا از غزل می‌خواهد که…

بعداز من اگر روزی بغض گلویت را فشرد
پای احساست اگر بر سنگ خورد
یا اگر یک روز دستان تو هم
گرمی دست کسی را در میان خود ندید
و ندر ان هنگام تلخ که فضای سینه ات جز اه اتشناک چیزی را نمیداد گذر
یادی از این عاشق افسرده کن
بعد از من روزی اگر زین کوچه ها مرد تنهایی گذشت..
در نگاه او اگر برق نیاز بود و پایش پینه بود..
یادی از این خسته دلمرده کن..
روزگاری بعد از این شاخه خشکی اگر دیدی به باغ
یا اگر گل پژمرده ای دیدی به خاک..بلبل افسرده ای دیدی به شاخ
یادی از این شاعر پژمرده کن
گر شبی تنها شدی در خلوتی
یافتی از بهر گریه مهلتی
لیک اشکی گونه ات را تر نکرد
درد خود را با خدا گفتی ولی باور نکرد
روزگاری بعد از این گر تو هم عاشق شدی
یادی از من کن که دیگر نیستم

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 2:46

خبرنامه