دانلود کتاب نمایشنامه کما

ساخت وبلاگ

کتاب نمایشنامه کما به قلم حدیث سیرجانیان درباره‌ی دختری به نام زینب است که با مادرش زندگی می‌کند و علاقه‌ای به اسمش و اعتقادات مذهبی ندارد تا اینکه...

در بخشی از کتاب نمایشنامه کما می‌خوانیم:

- ساعت ۱۲ شب شد پس این دختر کجا موند... خدایا خودت به خیر بگذرون.

(نور می‌رود مادر روی کاناپه تک نفره‌ای که در اتاق گذاشته شده خوابش برده صدای اذان صبح به گوش می‌رسد مادر باشنیدن صدای اذان از خواب بیدار می‌شود جا نمازش را پهن می‌کند و زنگ خانه به صدا در می‌آید)

- وایسا ببینم... سرتو انداختی پایین می‌ری داخل اتاقت... . انجلا خانم تو می‌دونی دیشب تا حالا چی از من گذشته؟ تو می‌دونی من دیشب تاحالا چقدر راز و نیاز کردم تا سالم برگردی به خونه؟

- خستم دست‌مو ول کن.

- دیشب تا الان کجا بودی تو این محل کدوم دختری دیدی دم سحر بیاد خونه که تو دومیش باشی....می‌دونی اگه کسی تو کوچه پس‌کوچه‌ها دیده باشه تورو چه فکری راجب‌مون می‌کنه!

- بسه... بسه... دیگه خسته شدم همش به من گیر میدی همش تو فکره حرفه مردمی خسته شدم منم آدمم منم می‌خوام جوری که دوست دارم زندگی کنم راحتم بزار... راحتم بزار خستم کردی.

(مادر زینب را در آغوش می‌گیرد و قصد دارد آن را آرام کند)

- دخترم آروم باش... تو خونه همه این حرف‌ها هست تو باید به اعصابه خودت مسلط باشی.

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 212 تاريخ : دوشنبه 28 آبان 1397 ساعت: 10:26

خبرنامه