دانلود کتاب رمان به دنبال اسکای

ساخت وبلاگ

کتاب رمان به دنبال اسکای به قلم جاس استرلینگ رندگی دخترکی را روایت می‌کند که پدر و مادرش را در آتش‌سوزی از دست داده و با خانواده‌ی جدیدی که او را به فرزندی قبول کردند زندگی می‌کند تا این‌که....

در بخشی از کتاب رمان به دنبال اسکای (Finding Sky) می‌خوانیم:

چند روز آینده سعی کردم مدرسه را بگذرانم و به تدریج جاهای خالی نقشه‌ام را پر کنم و روش کار مدرسه را یاد بگیرم. وقتی بالاخره لم کار دستم آمد، فهمیدم می‌توانم از پس کلاس‌هایم بر بیایم هر چند روش تدریس برایم نا‌آشنا بود. اینجا رسمی‌تر از انگلستان بود. دانش‌آموزان را به اسم کوچک صدا نمی‌زدند، همه‌ی ما به جای جفت جفت نشستن، در ردیف‌های مجزا می‌نشستیم - ولی فکر می‌کردم به خوبی خودم را تطبیق داده‌ام. در نتیجه، به خاطر این که با احساس امنیتی کاذب، آرامش پیدا کرده بودم، برای شوک نامطبوع اولین کلاس ورزشم آمادگی نداشتم.

خانم گرین، معلم ورزش شیطانی ما، اول صبح چهارشنبه دخترها را شوکه کرد. باید قانونی می‌گذاشتند که معلم‌ها نتوانند چنین کارهایی بکنند تا حداقل وقت داشته باشیم گواهی استعلاجی بیاوریم.

- خانوما، همونطور که می‌دونین ما شش نفر از بهترین تشویق‌کننده‌هامون رو که رفتن دانشگاه از دست دادیم برای همین من دنبال نیروی جدید می‌گردم. " من تنها کسی نبودم که وحشت زده به نظر می‌رسیدم.

- ای بابا، این چه طرز عکس‌العمل نشون دادنه؟ تیم‌هامون به حمایت شما نیاز دارن. ما که نمی‌تونیم اجازه بدیم دبیرستان اسپن تو رقص و سرود از ما جلو بزنه، می‌تونیم؟

من زیر لب با آهنگ باب معمار با خودم زمزمه کردم آره می‌تونیم.

دکمه‌ی کنترل از راه دور را فشار داد و آهنگ تو "مال منی" از تیلور سوییفت از بلندگوها پخش شد.

- شینا، میدونی که باید چی‌کار کنی. به دخترای دیگه نشون بده گام‌های اولین حرکت‌مون چیه.

دختری باریک و بلند قد با موهای طلایی عسلی با ظرافت یک غزال، خرامان جلو آمد و مجموعه حرکاتی را که به نظر من به طرزی شیطانی سخت بود انجام داد.

خانم گرین اعلام کرد: دیدین، راحته. بقیه‌تون صف ببندین.

من خودم را آخر صف جا کردم. ولی خانم گرین گفت: "تو که اونجایی - دختر جدید. نمی‌تونم ببینمت."....

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 162 تاريخ : شنبه 6 مرداد 1397 ساعت: 15:58

خبرنامه