دانلود کتاب رمان من

ساخت وبلاگ

کتاب من نوشته‌ی فریبرز یدالهی، زندگی دو زن که به نوعی سرنوشت‌شان بهم پیوند خورده است را روایت می‌کند و بیانگر فضای وهم و خیال، اشتراکات زندگی و آرزوهایی که گاه تحقق نمی‌یابد و گاه با منافع دیگری در تعارض می‌باشد، است.

در بخشی از کتاب رمان من می‌خوانیم:

فرهاد می‌گفت دوست دارم پسری داشته باشم. آن‌چه من نداشتم او بدست بیاورد. یک بار دیگر گفته بود خودم برایش زن می‌گیرم. من اکنون خوب می‌فهمم. اگر قید زمان را بردارم می‌بینم که فرهاد دوست داشت برای پسرش زن بگیرد تا آن‌چه که او نداشته، پسر بدست بیاورد. همیشه حوادث و اتفاقات تلخ قرار است پرده تصورات‌مان را پاره کند. پرده‌ای از توهم که مانع دیدن حقیقت می‌شود. به راستی که باید جملات را بی‌قید زمان کنار هم قرار داد.

انگار دیروز بود فرهاد می‌گفت فرار چیز خوبی است. مگر اجداد بشر مدام در حال فرار نبودند؟ از درنده و خزنده می‌گریختند. مگر برای دفاع به دژهای دور افتاده پناه نمی‌بردند؟ مگر این گریختن برای در امان ماندن از سیلاب حوادث نیست؟ بار دیگر گفت تنها انسان شجاع نظم موجود را بهم می‌زند؟ شجاعتش را یافته بود؟ می‌خواست آن‌چه هست را بر هم بزند؟

کاش بیشتر به حرف‌هایش توجه می‌کردم. به یاد خاله جان سارا می‌افتم. گاهی حرف‌ها دیرتر معنا می‌یابند. انگار سخنی از جنس زمانی دیگر هستند. کلام همچون نوزاد نارس گاهی در زمان خود متولد نمی‌شود....

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 4 مرداد 1397 ساعت: 9:51

خبرنامه