کتاب دسته گل اثر محسن آثارجوی شامل چندین داستان کوتاه است که با زبانی ساده نوشته شده.
در یکی از داستانهای این کتاب میخوانیم:
خسته از سر کار برگشتم. لباسهایم را درآوردم و با ساحل یک خرده تلویزیون دیدیم. بعد به ساحل گفتم بیاید با من روی پشت بام که با هم ستارهها را نگاه کنیم، چون آن شب آسمان خیلی صاف بود. ساحل گفت که نمیآید چون میخواهد شام را درست کند. خودم تنهایی رفتم و چشمهایم را گره زدم به همهی ستارهها. ستارهها داشتند سوسو میزدند. همانطور که چشمم به سقف آسمان بود ساحل آمد پشت سرم و با لبخند قشنگی که بیشتر وقتها روی لبش بود گفت: «دیگه بیا عزیزم، شام سرد میشه!»
ساحل هنوز لبخندش به لبانش چسبیده بود و دندانهایش توی نور مهتاب برق میزد. به ساحل گفتم: «ساحل!»
«جان ساحل!»
«به نظر من زندگی یعنی همین.»
«به نظر منم همین طوره.»
کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 122 تاريخ : جمعه 24 فروردين 1397 ساعت: 8:48