دانلود کتاب رمان آی سی یو (ICU)

ساخت وبلاگ

کتاب رمان آی سی یو در مورد دختری است به اسم نگار که در بیمارستان به عنوان پرستار مشغول به کار است. نگار برای بیمارهای زیادی پرستاری کرده؛ اما ناخواسته یکی از بیمارها برایش مهم می‌شود.

نگار با دل و جان به او رسیدگی می‌کند؛ اما اتفاقاتی ذهن نگار رو آشفته کرده است. اینکه رسیدن به شخصی که بین مرگ و زندگی هست، امکان پذیر است یا خیر؟ تا اینکه با به هوش آمدن پسر، صفحه‌ی جدید از زندگی نگار باز می‌شود و این است آغاز عشق آتشین نگار...

در قسمتی از کتاب رمان آی سی یو می‌خوانید:

امیرعلی حساب کرد. همین که از کنار میز پر از پسری رد شدیم، یکیشون از عمد پاش رو دراز کرد که پای شیدا به پای اون پسر گیر کرد و با صورت نقش بر زمین شد.
صدای خنده‌ی پسرا بلند شد. دستم رو جلوی دهنم گذاشتم و منتظر انفجار شیدا شدم. یکی دیگه از پسرا گفت: خانم خوشگله چت شد؟
و دوباره صدای خنده‌شون بلند شد. همه‌ی کسایی که توی رستوران بودن داشتن به ما نگاه می‌کردن.
از اون جایی که شیدا جلوی پسرا غرور داشت و الان آبروش رفته بود، بدون اینکه به روی خودش بیاره از جاش بلند شد و دستی به مانتوش کشید.
رو به پسری که باعث زمین خوردنش شده بود گفت: ممنون از اینکه اون پای درازت رو درازتر کردی.
پسر ابرویی بالا انداخت و گفت: قابل شما رو نداشت!
شیدا با حرص دندون‌هاش رو روی هم سایید.
در یه حرکت ناگهانی دست برد و بطری دوغ اون پسر رو روی سرش خالی کرد و در آخر با حرص گفت: پسره‌ی احمق! بار آخرت باشه که از این غلط‌ها می‌کنی.
و با سرعت از اون جا خارج شد. من هم از ترس این فاجعه پشت سرش دویدم.

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 239 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 22:42

خبرنامه