دانلود کتاب رمان گرمی باران

ساخت وبلاگ

کتاب رمان گرمی باران نوشته شاهین واثقی داستان زندگی دختر و پسری است که با مشکلات زیادی با هم ازدواج می‌کنند و بعد از ازدواج مشکلات آن‌ها بیشتر می‌شود و هر اتفاقی مسیر زندگی آن‌ها را تغییر می‌دهد.

در قسمتی از کتاب رمان گرمی باران می‌خوانید:

زمستون بود و هو ا سرد و منم داشتم میرفتم سمت خونه بعد از برف دیشب برف امروز همه جارو لیز کرده بود دم دمای غروب خیابون ولیعصر یه دختری که لباس گرمی هم تنش نبود منتظر تاکسی بود رفتم سمتش گفتم کدوم طرفی میرین یه
نگاهی بهم کرد و گفت مزاحم نشو دختر خوشگلی بود.
گفتم-خانم سرده من قصدم مزاحمت نیست تو این وضعیت خیابون تاکسی گیر نمیاد.
گفت-اقا مزاحم نشو زنگ میزنم پلیسا.
گفتم-چشم
یخورده که رفتم صدام کرد دنده عقب اومدم جلوش دختر یه نگاهی کرد و سوار شد دیدم یکم مضطربه تا راه افتادیم یه پسری دوید دنبال ماشین و داد زد وایسا لعنتی نمیخواستم بگم اما خیلی داشت بهم فشار میاورد بهش گفتم خانم جسارت نباشه اما انگار با شما کار داره...
یه نگاهی به من کرد و با التماس گفت- آقا خواهش می‌کنم فقط برو
گفتم- اطاعت اما کجا؟ سعادت آباد
کنجکاو شده بودم می‌خواستم بدونم اون پسره کیه یه کم که رفتیم پرسیدم فوضولیه اما دوست پسرتون بود؟دختر برگشت
و تو چشام نگاه کرد یهو وسط خیابون زدم رو ترمز ماشین لیز خورد دم جدول یهو ماشینو نگه داشتم دختره بیچاره ترسید...

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 231 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 11:09

خبرنامه