کتاب رمان شب ابدی نوشته طاهره آرموییان داستان زندگی وکیلی به نام مهری سالارکیا میباشد که بعد از ده سال در تهران مشغول کار میشود و با اصرارهای یک مادر پروندهی پسر مضنون به قتل را قبول میکند و از طرفی ماجراهایی برای او پیش میآید.
مردی که ده سال پیش از او جدا شده بود، اکنون جلوی راه او قرار میگیرد.
قسمتی از کتاب رمان شب ابدی را میخوانید:
ﻣﺎﻧﺘﻮی اﺳﭙﺮت ﺳﯿﺎه ﺗﺎ ﺑﺎﻟﺎی زاﻧﻮ ﻫﺎﯾﻢ ، ﻫﺪﺑﻨﺪ ﺳﯿﺎه ، ﺷﺎل ﺳﯿﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮔﻮﺷﻪاش ﺑﯽﻗﯿﺪ روی ﺷﺎﻧﻪام ﻣﺎﻧﺪه ، ﺷﻠﻮار ﮐﺘﺎن ﺳﯿﺎه و ﮐﺘﺎﻧﯽﻫﺎی ﺳﻔﯿﺪ؛ ﺳﯿﺎﻫﭙﻮﺷﻢ و ﻋﺰادار زﻧﺪﮔﯽای ﮐﻪ ﺳﺮ ﻗﺒﺮش اﺷﮏ ﻫﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮدم! دﺳﺘﺎﻧﻢ را درون ﺟﯿﺐ ﻫﺎی ﻣﺎﻧﺘﻮﯾﻢ ﻓﺮو ﻣﯽﺑﺮم و ﺑﻪ ﺟﺪولِ زﯾﺮ ﭘﺎﯾﻢ ﺧﯿﺮه ﻣﯽﺷﻮم. ﭘﺎی ﭼﭙﻢ را ﺟﻠﻮ ﻣﯽﮔﺬارم و ﮐﺘﺎﻧﯽ ﺳﻔﯿﺪم روی ﺳﯿﺎﻫﯽِ ﺑﻠﻮکِ ﺟﺪول ﺟﻠﻮهﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﭘﺎی راﺳﺘﻢ را ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻣﯽﮔﺬارم و ﮐﺘﺎﻧﯽ ﺳﻔﯿﺪ در ﺳﻔﯿﺪی ﺑﻠﻮک ﺟﺪول ﮔﻢ ﻣﯽﺷﻮد. ﺳﺮم را ﺑﻪ ﻃﺮف آﺳﻤﺎن اﺑﺮی ﻣﯽﮔﯿﺮم. ﺑﺎ ﮔﺮدن ﮐﺞ ﺷﺪه اﺑﺮﻫﺎی ﺧﺎﮐﺴﺘﺮی را زل زل ﻧﮕﺎه ﻣﯽﮐﻨﻢ.
اﺧﻢ ﮐﻤﺮﻧﮕﯽ روی ﭘﯿﺸﺎﻧﯿَﻢ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﺪ. ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ؛ ﻣﻦ و آﺳﻤﺎن! ﺳﺮم را ﭘﺎﺋﯿﻦ ﻣﯽاﻧﺪازم و ﺑﻪ ﺟﺪول زﯾﺮ ﭘﺎﯾﻢ ﺧﯿﺮه ﻣﯽﺷﻮم. ﭼﻪ اﻫﻤﯿﺘﯽ دارد ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ از ﻧﻈﺮ ﺑﻘﯿﻪ دﯾﻮاﻧﻪ ﺑﺎﺷﻢ؟! ﻣﻦ اﻣﺮوز ﻫﺮ ﻃﻮر ﺷﺪه ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ. ﺑﻌﺪ از ده ﺳﺎل ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺪاﻗﻞ ﯾﮏ ﻗﻄﺮه اﺷﮏ ﺑﺮﯾﺰم. ﺻﺪای ﺑﺎمِ" ﺑﻠﻨﺪی ﻣﯽآﯾﺪ! ﻧﮕﺎﻫﻢ را دوﺑﺎره ﺑﻪ اﺑﺮﻫﺎی ﺧﺎﮐﺴﺘﺮی ﻣﯽدوزم؛ آن ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺮای ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮدن ﺗﻠﺎش ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ! ﺳﺮم را زﯾﺮ ﻣﯽاﻧﺪازم و در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻏﺮق ﻣﯽﺷﻮم. روزی ﺑﻠﺪ ﺑﻮدم ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ. ﺑﻠﻪ روزی اﻟﺘﻤﺎس ﮐﺮدن ﻫﻢ ﺑﻠﺪ ﺑﻮدم!
برچسب : دانلود, نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 141