دانلود کتاب رمان اگر چه اجبار بود

ساخت وبلاگ

کتاب رمان اگر چه اجبار بود در موردی دختری بی گناه است که با بی‌عدالتی مجازات می‌شود و در این مجازات به اجبار پسری را هم با خود شریک می‌کند. او فقط برای حفظ آبروی پدرش مجبور می‌شود دست به چنین کاری بزند.

قسمتی از رمان:

ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺮای ﻣﻦ ﯾﮏ ﺑﺎزی ﺑﻮد..
ﯾﮏ ﺑﺎزی ﺗﻠﺦ و اﺟﺒﺎری..
اﺻﻼً نمی‌دوﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎ اﯾﻦ ﺑﺎزی ﭼﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺧﻮدم و اون ﺑﯿﭽﺎره ﻣﯿﺎد..
ﻓﻘﻂ ﺑﺮام آﺑﺮوی ﺑﺎﺑﺎم ﻣﻬﻢ ﺑﻮد..
اﻣﺎ اون ﺑﯿﭽﺎره..!!
ﺗﻘﺼﯿﺮی ﻧﺪاﺷﺖ..
ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻮدم در ﺑﺮاﺑﺮ ﻧﮕﺎه‌ﻫﺎی ﺳﺮد و ﭘﺮسش‌گراﻧﺶ ﻓﻘﻂ ﺳﺮﻣﻮ ﺑﻨﺪازم ﭘﺎﯾﯿﻦ و ﺳﻬﻢ اون ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮت ﺑﻮد.. ﺳﮑﻮت...!!
ﺻﺪای ﺧﺮد ﺷﺪن ﻏﺮور و اﺣﺴﺎس و ﺷﺨﺼﯿﺘﺸﻮ ﻣﯿﺸﻨﯿﺪم.. اﻣﺎ..
ﮐﺎری از دﺳﺘﻢ ﺑﺮﻧﻤﯿﻮﻣﺪ.. ﺧﻮدﻣﻢ ﺑﺎزﯾﭽﻪ ﺑﻮدم!
اﯾﻦ ﻟﮑﻪی ﻧﻨﮕﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ داﺷﺖ آﺑﺮوی ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺳﺎﻟﻪ ی ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﻣﯿﺒﺮد.. ﭼﺎره‌ای ﻧﺒﻮد..!
نمی‌دوﻧﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ رو ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ.. اﻣﺎ ﺑﺪ ﮐﺮدم ﺑﺎﻫﺎش! ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪ!
اﻣﺎ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﻮد.. ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮدﻣﻮ آﻣﺎدهٔ ﯾﻪ زﻧﺪﮔﯿﻪ ﺟﻬﻨﻤﯽ و ﺷﻮم ﮐﻪ در اﻧﺘﻈﺎرم ﺑﻮد میﮑﺮدم..
ﺧﻮدﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﺳﭙﺮدم...

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت: 11:16

خبرنامه