دانلود کتاب رمان عشق به سبک من

ساخت وبلاگ

کتاب رمان عشق به سبک من نوشته فاطمه علیدوستی داستان جناب سروانی مغرور و ستوانی کنجکاو است که در ماموریت کاری اتفاق‌های جالبی برایشان رقم خواهد خورد.

قسمتی از رمان:

با سایه‌ ی نفر روی دیوار ترسیده بودم برای همین به سمت پنجره دویدم بچه‌ها هم به تبعید از من هم می‌دویدن هم جیغ می‌زدن هم اشک می‌ریختن بچه‌ها رو جلو‌تر سریع فرستادم بیرون منم داشتم می‌رفتم که یهو یکی از پشت سر کتفم رو کشید، داشتم سکته می‌کردم نمی‌دونستم چی کار کنم که یهو مغزم فعال شد شوکرم رو روی دستش گذاشتم با گفتن آخ دستشو برداشت منم از فرصت استفاده کردم رفتم بیرون می‌دویدیم سمت ماشین قفل ماشین رو زدم سوار شدیم استارت زدم روشن نشد دوباره زدم روشن نشد از آینه بغل نگاه کردم یکی داشت به سمتمون می‌دوید ریما با گریه گفت: روشن کن دیگه الان می‌اد دوباره استارت زدم وای داشت می‌رسید با داد گفتم د روشن شو لعنتی که یهو ماشین روشن شد گاز رو گرفتم رفتم وقتی رسیدیم به جاده خیالم راحت شده بود اما شمیم ریما همش پشت سرشون نگاه می‌کردن کهٔ وقت کسی دنبالمون نباشه اما خدایی چه ترسناک بود تو اون سرمای زمستون عرق کرده بودم به سمت خونهٔ که کرایه کرده بودیم رفتیم.

کتاب سبز...
ما را در سایت کتاب سبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا رضوی ketabsabz بازدید : 138 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 7:23

خبرنامه