کتاب نمایشنامه کمدی عبدی و ننه هاجر به قلم حدیث سیرجانیان به رشتهی تحریر درآمده است. در بخشی از کتاب نمایشنامه کمدی عبدی و ننه هاجر میخوانید: ـ عبدی: خب خودت گفتی با یه پا منم که بچه حرف گوش کنیم گوش کردم ـ ننه هاجر: برو سریع بیرون نبینمت اروم شم...هوف مغزمو خورد (درحال کشیدن قلیون به قاب عکس مرحوم شوهرش نگاه میکنه) ـ :اه اقا میرزا کجایی , ...ادامه مطلب
نمایشنامه کمدی دالتونهای و ننه قمر اثر حسن سالارمنش، نویسنده طنز پرداز جوان، برگرفته از داستان برادران دالتون است. کاراکترهای این نمایشنامه شامل: جو دالتون (سوپرمافیا، کوتاه قد، داداش بزرگ دالتونها)ویل دالتون (دومین برادر ازخانواده دالتونها یه کم بزرگتر ازبرادر قبلی)بیل دالتون (سومین برادر ازخانواده دالتونها، یه کم بزرگ تر از دوبرادر قبلی)اوریل دالتون (چهارمین برادر از خانواده دالتونها، باقدی بلندتر از سه برادر قبلی ولی احمقتر)ادامس کلینتون (جایزه بگیر و یاغیگر معروف ایالات مکزیک و غرب تگزاس و شهردار متقلب( در قسمتی از نمایشنامه دالتونها میخوانیم: صدای کلانتر: اسم؟جو دالتون: جو دالتونصدای کلانتر: نام پدر؟جو دالتون: ننه قمرصدای کلانتر: احمق ننه قمر که اسم زنه!جو دالتون: خوب ننه قمر هم جای مادرمه هم جای پدرم...صدای کلانتر: ش.شجو دالتون: شهرداری. شیکاگوصدای کلانتر: احمق کودن شماره شناسنامه؟جو دالتون: اها، 636صدای کلانتر: جرم؟جو دالتون: سرقت ازبانک، راهزنی، شلیک به خر لوک خرشانس.صدای کلانتر: چندسال زندان بودی؟جو دالتون: بگو چندروز، چون ما همیشه فرار میکنیم. کلمات کلیدی: نمایشنامه طنز، نمایشنامه کمدی، نمایش نامه، نمایشنامه جالب، تئاتر، نمایشنامه اجتماعی، برادران دالتون، دانلود نمایشنامه، نمایشنامه دالتون ها این کتاب را از طریق ایمیل به دوستان خود معرفی کرده و به آنها هدیه , ...ادامه مطلب
نمایشنامه کمدی پارازیت نوشته حسن سالارمنش نویسنده طنز پرداز و اولین نمایشنامه کمدی درحوزه پزشکی و آناتومی بدن است. فردی به علت رعایت نکردن علائم راهنمایی و رانندگی و سرعت بیش از حد مجاز در یکی از خیابانهای شهر تصادف کرده و به نظر میرسد ضربه مغزی شده در اثر این تصادف بعضی از اعضا بدنش از داخل شکمش بیرون میآیند و این اعضا بدن دوست ندارند با جسد دفن بشن و خواستار زندگی دوباره هستند از این رو انگلهایی که از سالهای قبل داخل لوله گوارش فرد زندگی میکردند دردسرها و مزاحمتهایی برای بدن به وجود میآورند و انگل بزرگ اسکاریس برای ضربه زدن به بدن دروغکی عاشق قلب میشود در حالی که مغز خود را فرمانروا بدن میداند و در اثر این تصادف بسیار ضعیف شده است معتقد است برای نجات از دست انگلها همه از او باید اطاعت کنند... . در قسمتی از نمایشنامه کمدی پارازیت میخوانیم: قلب – وای روم سیاه تصادف! نکنه واسه بچهام دهلیز اتفاقی افتاده. معده – قلب کی ازدواج کرده که ما خبر نداشتیم. . الان من چند ساله همسایه پایینی قلبم نمیدونستم شوهر داره. ریه – {سرفه میکند} ولی من میدونستم که قلب یه ازدواجی ناموفقی با بطن داشته مغز – من که سرم داره گیج میره، دارم ازحال میرم فکرکنم صاحابمون تصادف کرده کبد – {ج, ...ادامه مطلب
نمایشنامه کمدی پارازیت نوشته حسن سالارمنش نویسنده طنز پرداز و اولین نمایشنامه کمدی درحوزه پزشکی و آناتومی بدن است. فردی به علت رعایت نکردن علائم راهنمایی و رانندگی و سرعت بیش از حد مجاز در یکی از خی, ...ادامه مطلب
نمایشنامه کمدی واردات ممنوع، دومین نمایشنامه سورئال بعد از کمدی پارازیت و سی و یکمین نمایشنامه از حسن سالارمنش است. نویسنده در این کتاب سعی کرده موضوعات اجتماعی و اقتصادی مهمی مثل علل گرانی برخی از محصولات کشوری در مقابل محصولات خارجی و همچنین مشکلات پیش رو جوانان برای ازدواج و... را با زبان طنز بیاورد. اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که این روزهای نقل محافل خبری و اقتصادی کشور شده است و بسیاری آن را راهکاری مناسب برای این روزهای اقتصادی کشور و شرایط تحریمهای بیسابقه که به کشور عزیزمان شده است میدانند و بی شک کشور ما این ظرفیت را دارد که بسیاری از محصولات مورد نیاز خود را تامین کند، اگر از تولید ملی حمایت شود بسیاری از شکافهای اقتصادی را پوشش میدهد و تحریمها وارد شده را بیش از پیش بی اثر خواهد کرد. در قسمتی از نمایشنامه کمدی واردات ممنوع میخوانید: بادمجون – شما از چی خبر دارین پیاز خانم من روزی ده تا پیشنهاد کار از شرکتهای معروفی بهم میشه از ترشی بگیر تا لیته و دلمه. خیارسبز -- خب کله خراب چرا قبول نمیکنی تا کی میخوای یه جوون بی پول و آس و پاس باشی. بادمجون – خب واسه این که من کارت پایان خدمت سلامت ندارم هر جا میرم کارت پایان خدمت از بهداشت میخوان. پیاز- {گریه میکنه} آخه خدایا اینقد میوه خوشتیب تو,نمایشنامه ...ادامه مطلب
کتاب نمایشنامه کمدی جزیره گنج نوشته حسن سالارمنش است. سالهای پیش ناخدا آبل تاسمان پدربزرگ مادری کاپیتان جیمز کوک که عضو نیروی دریایی انگلستان بوده، گنجی را به سرقت برده و در جزیره دوردست پنهان کرده است. آبل تاسمان شریک خود را به قتل میرساند و او را کنار گنج دفن میکند، ولی به خاطر نظارت شدید نیروی دریایی انگلستان نتوانست آن گنج را با خود به کشورش بیاورد، تصمیم گرفت سالهای بعد و در فرصتی مناسب با کشتی شخصی خودش آن گنج را تصاحب کند. اما سالهای بعد دیگر نتوانست به آن جزیره سفر کند، از این رو نقشه گنج را به نوه خود یعنی مادر جیمز کوک بزرگ میدهد. مادر جی,دانلود,کتاب,نمایشنامه,کمدی,جزیره,گنج ...ادامه مطلب